وقتي پرچم هاي سياه را بر فراز خانه ها نصب کردند و شهر را رنگي ديگر بخشيدند
من عطر تو را در کوچه ،کوچه ها احساس کردم .
و نگاه هميشگي ات را که اين روزها بر قلب هاي عاشقان چنگ انداخته
و آنان را زخمي لبان خشکيده ات کرده است.
اين روزها صدايت هم در شهر مي پيچد
آن هنگام که در شور جوانان نامت به يکباره بلند مي شود
و مرهمي مي شود بر روح هاي خسته .
ديگر اين روزها دل گرفتگي و خستگي بي معناست
در شهر سوگي بپاست که تعالي بخش
دل هاي دنيا زده اي است که يک سال تمام را
به انتظار محرم نشسته اند تا با لطف تو شسته شود به باران کرمت .
اي حسين تو اميري بر دل ها و چه خوب اميري.(؟)